حوزههای علوم دینی از دیرباز متولی تبیین مفاهیم علوم انسانی در جامعه بوده است و بزرگانی چون شیخ مفید، شیخ طوسی و ... زحمات بسیاری در این راستا متحمل شدند، در حقیقت، علوم انسانی مبتنی بر مبانی اسلامی، با فطرت و ذات انسانی هماهنگی و همسویی دارد و بعد مادی و معنوی او را شامل میشود این در حالی است که علوم انسانی مبتنی بر یافتههای غربی، از نظر اینکه صرفاً بعد دنیوی انسانی را مورد توجه قرار می دهد، عملاً کارایی خود را در رشد و تعالی فرد و جامعه از دست می دهد.
آنچه در پی می خوانید گفتگوی سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، با آیت الله حسن ممدوحی عضو مجلس خبرگان رهبری و از اساتید سطح عالی حوزه در خصوص نقش حوزههای علمیه در تحول و بازسازی علوم انسانی و ضرورت حضور آن در فرایند تحول و بازیابی علوم انسانی است.
*به عنوان سئوال اول بفرمائید در خصوص تأکید مقام معظم رهبری بر لزوم اسلام سازی علوم انسانی، محتوای منابع و کتب علوم انسانی در جامعه کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر به کتابهای علوم انسانی در رشتههای مختلف مانند، رشتههای جامعه شناسی؛ روانشناسی و بعضی از مسائل حقوقی و علومی که در ارتباط با اینگونه مباحث هست، نگاهی بیندازید، متوجه انحراف صد در صد در آن می شوید مثلا در کتب جامعه شناسی که مبتنی بر آموزه های غیر دینی است، این گونه مطرح شده است که هر اتفاق و پدیدهای که در اجتماع اتفاق میافتد، معلول فعل و انفعالهای نظام اجتماعی است، حتی متدین شدن یا بی دین شدن مردم نیز معلول این نظام است، در این نظر انحرافی حتی پیدا شدن شخصیتهای بزرگی مانند پیامبر(ص) نیز معلول نظام اجتماعی میباشد.
در روانشناسی نیز «روان» را به کناری گذاشته اند و به سراغ «رفتار» رفتهاند و هیچ مسئلهای درباره نفس مجرد انسان و حقیقت انسان در آن مباحث به چشم نمیخورد، در امور حقوقی نیز مباحثی که مطرح می کنند صرفاً مربوط به نظام طبیعی و اقتصادی مربوط به عالم دنیوی است و بسیاری از حقوق الهی و حقوقی که مربوط به بعد روحی مردم هست و برای حرکت به آن مقصد متعالی ضروری است، نادیده گرفته میشود و انحراف صد در صد که نتیجهاش سکولاریزه کردن اجتماع است ایجاد میگردد.
*اسلامی کردن علوم چه ضرورتی دارد و چه زمینههایی را شامل می شود؟
اسلامی شدن مبانی علوم انسانی نیاز جامعه علمی امروز ماست، حتی کتابهای نگاشته شده امروزی با روح معنویت سازگار نیست و اسلامی شدن به ویژه در کتب آموزشی زبان انگلیسی ؛ آلمانی ؛ فرانسه و دیگر زبانها ضروری است، زیرا متونی که در آن کتابها نگاشته شده، با روح معنویت سازگار نیست و مثالهای بسیار رکیک و بد و حکایتهای زشتی را برای تعلیم زبان در آن کتب به عنوان آموزش زبان، نقل میکنند و اینها همه نشان از ضرورت اصلاح در این زمینه است. مقام معظم رهبری نیزبه این مسئله و لزوم تحول تاکید دارند، این مسئله از مسائلی است که از سالهای اولیه انقلاب روی آن حساس بودیم و همه جا هم تذکر میدادیم، مخصوصاً راجع به کلاسهای آموزشی زبان و دروسی چون جامعه شناسی و روانشناسی که بسیار نیز حساس هستند و حرفهای زشت و کفر آمیزی در آنها تدریس می شود و به جوانان ما القاء میگردد.
*حوزه در تکامل و تعالی تمدن اسلامی که مبتنی بر آموزهها و تعالیم ناب اسلامی است، چه جایگاهی میتواند داشته باشد ؟
اگر تعالی و ترقی در جامعه اسلامی از عصر غیبت امام زمان(عج) تا به امروز اتفاق افتاده، همه از برکات حوزههای علمیه بوده است و نهاد علمی دیگری به ویژه در مباحث علوم انسانی، متولی این کار نبوده و نیست، بزرگانی مانند شیخ مفید که اعجاب آور روزگار بودهاند و همینطور بعد از او شیخ طوسی و افرادی مانند محقق حلی و علامه حلی و دیگر شخصیت های ارزشمند، زحمات بسیاری در نشر معارف صحیح انسانی مبتنی بر آموزههای دینی در بین مردم و جامعه آن روزگار متحمل شده اند و همینطور فلاسفه و متکلمین جهان اسلام در رشد و تعالی ارزشهای انسانی، اخلاق و معنویت در جامعه بشری بسیار مؤثر بودند، به هر حال نقش حوزه در تعالی و تکامل نظام اجتماعی اسلامی بسیار چشمگیر بوده و در طول تاریخ گذشته این کار فقط بر دوش حوزویان استوار بوده نه دیگران، بنابراین کوتاهی حوزه در این زمینه باعث می شود افراد و تفکرات انحرافی وارد این میدان شوند و معارف دروغین خود را به جوانان القاء نمایند.
*اگر حوزه علمیه بخواهد در علوم انسانی تحول ایجاد کند چه راه کاری را پیشنهاد میکنید ؟
حوزه باید متحول شود و شیوههای آموزشی و پژوهشی خود را ارتقا دهد، همان وضعیت سنتی سابق را نیز داشته باشد و اگر غیر از این راه دیگری برود، نتیجه نخواهد گرفت و مسائلی مانند واحدی و ترمی کردن دورس و تشبّه به دانشگاه و مدرک گرایی که متأسفانه در حوزه در حال اتفاق افتادن است حوزه را از ریشه خشک میکند، آن را از ماهیت اصلی خود دور می کند و اگر بخواهیم شاهد ایجاد این تحولات در حوزه علوم انسانی باشیم، باید به همان حوزه سنتی سابق پایبند باشیم؛ همان حوزهای که علامه طباطبایی ( ره ) و امام خمینی ( ره ) و... را تحویل جامعه داده است و بهترین دلیل کار آمدی روش سنتی حوزه ؛ تجربه میباشد، تجربه این مطلب را اثبات کرده است که شیوه سنتی تدریس در حوزه، موفق و کارآمد است و اگر حوزه علمیه بخواهد رو به مدرک گرایی حرکت کند، نتایج خوبی نخواهد گرفت و از مبانی و اصول خود نیز فاصله خواهد گرفت..
*پیامدهای منفی بهره گیری از علوم انسانی غربی در جامعه اسلامی چه مسائلی را ایجاد میکند ؟
بسیاری از مسائلی که امروزه در سطح جامعه اسلامی داریم ناشی از همین مسئله است، در اوائل انقلاب، مدیرانی بر روی کار آمدند و بر اساس مفاهیم غربی می خواستند جامعه را اداره کنند، ولی با توجه به هویت اسلامی جامعه، نتوانستند موفق شوند و بعد از مدتی کنار گذاشته شدند، توجه به هویت اسلامی جامعه و نیز آگاهی بخشی به جوانان در خصوص ظاهر فریبنده آموزه های غربی در حیطه علوم انسانی ضروری است.
*اگر بخواهیم نهضت نقد و ارزیابی علوم انسانی را سرعت ببخشیم از چه طریقی میتوان این سرعت بخشی را به این نهضت منتقل کنیم ؟
سرعت بخشی به این مطلب بعد از تصحیح علوم انسانی بر مبنای جهان بینی اسلامی است به این معنا که نخست باید علوم انسانی با ماهیت اسلامی، تدوین و ارائه شود و در این راستا لازم است عدهای از نخبگان حوزوی و دانشگاهی به این مسئله همت بگمارند، در سالهای اول انقلاب آیت الله مصباح ( حفظه الله ) اهتمام خوبی نسبت به بعضی از مسائل اقتصادی و راونشناسی داشتند، ولی متأسفانه در سالیان اخیر توجه به این امر از سوی فرهیختگان جامعه کمرنگ شد، این مباحث باید با جدیت بیشتری پیگیری شود.